داستان زندگی
قصهساختن به مثابهی «بازی»!
برای من همیشه «قصه ساختن» مثل یک بازی بوده؛ چه اون موقع که تنها فرزند خانواده بودم و از سر بیحوصلگی زیر آسمون ابری مینشستم و برای ابرها قصه میساختم و چه الان که بزرگتر شدم و برای بچهها قصه مینویسم.